چهارشنبه، دی ۲۳، ۱۳۸۳

 
ادامه
زیرزمین تا آنجا که هنوز شخصیت های اصلی ساکن دنیای زیرزمینی ساخته و پرداخته مارکو آواره دنیای روزمینی نشده اند
فیلمی یکپارچه، با ضربآهنگی خوب و در عين حال غافلگیر کننده است
به قسمی که بیننده در سایه روشنای واقعیت، وهم، فراواقعیت، شناور می ماند
مبهوت.
اما در نیمه دوم فیلم، ضرباهنگ از دست می رود، ترفندها لو رفته است و حال و هوای فیلم به سمت کاریکاتوری شدن و انقطاع از روایت های دیگرگونة واقعیت ـ فراواقعیت می رود.
جدای اینکه برخی ایده ها هم (مثل حیات اموات در زیر آب) آشنا و تکراری به نظر می رسد و آن طراوتی که در ايده های نیمه نخست به چشم می آید، رنگ می بازد.
کافی است
فصل مواجهه پتار و پسرش با صحنه های فیلمبرداری بازسازی واقعه تاریخی مبارزه پتار با آلمانی ها را
که اعصاب خردکن می شود از فرط رو بودن و به قول دوستان مجله فیلم گل درشت بودن
با فصل شاهکار و بی نظیر حضور پتار و مارکو در تماشاخانه و چگونگی ربودن ناتاشا مقایسه کنید.

به هر حال زیرزمین کوستاریکا فیلمی است دیدنی که می توان مدتها درباره اش نوشت
از موسیقی شاد و سرخوشانه و در عین حال طنزگونه اش گرفته تا شخصیت پردازی عالی مارکو.

امیدوارم بتوانم از فرصت های پراکنده ای که دست می دهد نهایت استفاده را برای نوشتن مطالبی منسجم (یادش بخیر) ببرم.

نظرات: ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]