چهارشنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۸۴

 
مکس (1382) سامان مقدم

خلاصه داستان فیلم
دعوت نامه مجید کسایی استاد ممتاز موسیقی جلای وطن کرده
بر اثر یک اشتباه کوچولو
به دست مجید کسرایی خواننده و نوازنده خالطوری کاباره های لس‌آنجلس می رسد
تا با بازگشت به آغوش مام ميهن
برای چند روزی هم که شده
هم وطنان را از دریای بی کران دانش و تجربه خویش سیراب سازد.
* * *

کمدی موزیکال
مکس را می توان نشانه ای خوب از پیدایی فضایی تازه و
رویکردی امیدبخش در میان فیلمسازان ایرانی و
نمونه ای نسبتاً موفق از سینمای کمدی و به ویژه از سینمای کمدی ـ موزیکال به حساب آورد
که متاسفانه کمتر با اقبال فیلمسازان ایرانی مواجه بوده است
آنهم در زمانه بازگشت موفقیت آمیز فیلم های موزیکال.

اگر فیلم موزیکال با ملاحظه و مراعات هوشمندانه و دقیق مشخصات ژانر ساخته شود،
به قطع و یقین حاصلی جز موفقیت در پی نخواهد داشت.
کافی است موفقیت فیلم های موزیکال را از آواز در باران تا ويلن زن روی بام و تا شیکاگو مرور کنیم.

آنچه در این سه فیلم پیش و بیش از هر چیز دیگر به چشم می آید
فضای شاد و مفرحی است که با بکارگیری چاشنی طنز
به موسیقی، رقص و البته درامی قوی و پرکشش افزوده شده.

و بدین ترتیب شاید بتوان عدم توفیق بسیاری از دیگر فیلم ها در این ژانر
نظیر مولن روژ را در بی بهره گی از همین چاشنی اعجاب آور دانست.

مکث
مکس فیلم قوی نیست.
چیزی در حد جوک هایی که در بزم ها و یا جمع رفقا گفته می شود و
عمده کارکردشان قدری تشفی خاطر برای حضار است
که دلی پر از روی و ریای حاکم بر هندسه نامتوازن و نامتقارن روابط اجتماعی و
به ويژه روابط قدرت دارند و
نه جربزه اش را دارند که با صراحت و آشکارا به نقد آن بپردازند و
نه توش و توانش را
که نقد کار فکری و به ویژه روشنفکری است و
البته مسئولیت آور و حتماً هزینه بر.

بدین ترتیب مکس در حد لودگی های سطحی و هجو تیپ های آشنای ریاکار باقی می ماند و
راه بجایی نمی برد.
هرچند که نیش هایی نثار جنبش اصلاحات می کند ولی
اقلیت محافظه کار را هم بی هیچی به حال خود نمی گذارد.

مکس به لحاظ ساختاری و فرم هم آشفته به نظر می رسد
که بجز آن بخش هایی که باید پای ممیزی گذاشت
الباقی نشان از بلاتکلیفی فیلمساز دارد.

جلسه رسمی مقامات نظام با بحرطویل و
ریتم ضربی مالوف ایرانی و رقص گردن و ابرو آغاز می شود و
به مرحوم آغاسی و رقص و آوازهای کاباره ای ختم می شود.
اما در سراسر فیلم با انواع پاپ و رپ و نمی دانم جاز و بلوز پیگیری می شود.
رقص پای معاون وزیر و رئیس دفتر وی تداومی ندارد و
این شروع قوی بدون گرفتن نتیجه
در نیمه راه به راحتی رها می شود و به هدر می رود.
در عوض کلیپ شرح حال امیرعلی
از ابتدا تا انتها
بی دلیل پخش می شود.
...
* * *
درباره فیلم در ایران مانیا
یادداشت 10 ژانویه 2006 وحید فرازان
حامد صفایی در تهران اونو
زن نوشت
ایسنا

نظرات: ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]