شنبه، فروردین ۰۵، ۱۳۸۵
چرا ما همه خوبیم شاهکار نشد؟
فکر میکنم اگر میرباقری نکاتی را مراعات میکرد
اثر به شاهکاری بدل میشد، ماندگار!
1
اگر کامران را نشان نمیداد و
اگر عکس جمشید را نشان نمیداد.
با این دو نکته جمشید از شخصیت واقعی و
در حد و اندازه دیگر شخصیتهای اثر به
شخصیتی اسطورهای و یا نوعی خدا ـ انسان ارتقا پیدا میکرد و
اثرش در فیلم پیچیدهتر و
خودش رازناکتر و رمزآمیزتر و
در نتیجه برای تماشاگر تاویلپذیرتر میشد
(کیفیتی که گودو در «در انتظار گودو» ساموئل بکت دارد).
2
اگر زن جمشید را حذف میکرد.
که هم به نکته قبل کمک کرده بود و
هم از پراکندگی اثر در میان شخصیتهای متعدد و
در عین حال حضور شخصیت کمرنگ زن
نجات مییافت.
3
اگر پدربزرگ کر و لال بود.
در وضعیت کنونی فقط لال است که
حکایت از نوعی رابطه یکسویه دارد که
در فیلم برای آن کارکردی در نظر گرفته نشده اما
اگر رابطه به کلی گسسته بود
با وضعیت منفعل شخصیت سازگارتر بود
به علاوه اینکه تاویلپذیری آن برای تماشاگر بیشتر میشد.
فکر میکنم اگر میرباقری نکاتی را مراعات میکرد
اثر به شاهکاری بدل میشد، ماندگار!
1
اگر کامران را نشان نمیداد و
اگر عکس جمشید را نشان نمیداد.
با این دو نکته جمشید از شخصیت واقعی و
در حد و اندازه دیگر شخصیتهای اثر به
شخصیتی اسطورهای و یا نوعی خدا ـ انسان ارتقا پیدا میکرد و
اثرش در فیلم پیچیدهتر و
خودش رازناکتر و رمزآمیزتر و
در نتیجه برای تماشاگر تاویلپذیرتر میشد
(کیفیتی که گودو در «در انتظار گودو» ساموئل بکت دارد).
2
اگر زن جمشید را حذف میکرد.
که هم به نکته قبل کمک کرده بود و
هم از پراکندگی اثر در میان شخصیتهای متعدد و
در عین حال حضور شخصیت کمرنگ زن
نجات مییافت.
3
اگر پدربزرگ کر و لال بود.
در وضعیت کنونی فقط لال است که
حکایت از نوعی رابطه یکسویه دارد که
در فیلم برای آن کارکردی در نظر گرفته نشده اما
اگر رابطه به کلی گسسته بود
با وضعیت منفعل شخصیت سازگارتر بود
به علاوه اینکه تاویلپذیری آن برای تماشاگر بیشتر میشد.
اشتراک در پستها [Atom]