دوشنبه، اردیبهشت ۲۸، ۱۳۸۸

 
Soy Cuba [or I am Cuba] (1964) Mikhail Kalatozov
فیلم دارای چهار اپیزود است که
هر کدام وجهی از آسیب های اجتماعی جامعه کوبا را
در دوره باتیستا (پیش از انقلاب فیدل کاسترو) روایت می کند.

اپیزود اول که به نظرم قوی ترین اپیزود هم هست، از سویی،
تصویرگر عیش و نوش گردشگران مرفه امریکایی در
هتل ها، بارها و کازینوهای تجملی هاوانا (پایتخت کوبا)، و
از سوی دیگر، زندگی در فلاکت و بدبختی مردم بومی است که
آنان را به منجلاب فساد و فحشا می کشد.

اپیزود دوم، داستان کشاورزی است که
وقتی می بیند طلبکارش، زمین و حتی خانه او را
فروخته است، همه را به آتش می کشد.

قیام دانشجویان و راهپیمایی آنان از بالای پلکان دانشگاه هاوانا
به پایین پلکان که نیروهای پلیس گارد گرفته اند [که یادآور صحنه
پلکان ادسا در زرم ناو پوتمکین سرگه ای ایزنشتاین است]،
سومین اپیزود فیلم است که به لحاظ
هدایت جمعیت و فیلمبرداری بسیار قابل توجه است.

آخرین اپیزود، داستان مرد صلح جویی است که
با بمباران هوایی نیروهای ارتش فرزند کوچکش را
از دست می دهد و او به نیروهای انقلابی می پیوندد
و...

اگر چه که این فیلم سیاه و سفید سفارشی که بسیار بعدتر از
رزم ناو پوتمکین و پیروزی اراده لنی رفنشتال ساخته شده،
از آنها ضعیف تر است، ولی چنانکه اشاره شد
از جهاتی دارای جذابیت های خاص خود است. از جمله
دوربین بسیار حساب شده محتوا را همراهی می کند و
انتخاب لنز، زاویه، حرکت آن بسیار تاثیرگذار است.
به علاوه، کادربندی ها بسیار دقیق هستند و
مونتاژ در اکثر مواقع به لحاظ ریتم در خدمت کلیت اثر است.
با این همه فیلم در زمان خود (احتمالا تحت تاثیر جنگ سرد)،
چندان دیده نشد ولی خوشبختانه در سال 1995 توسط
فرانسیس فورد کاپولا و مارتین اسکورسزی
از نو به اهالی سینما معرفی شد که
تحسین فراوان اهل فن را هم برانگیخته است.

آخرین نکته ای که باید اضافه کنم
رویکرد سطحی، ساده انگارانه، تک بعدی و آشکارا شعاری
کارگردان به سوژه است که به ویژه برای مایی که
چشم و گوشمان از این گونه تبلیغات ایدئولوژیک پر است،
بیشتر مضحک و حتی ترحم برانگیز است تا آزاردهنده!
همان سیاه و سفید دیدن که در اینجا یک سرش
امریکایی مرفه بی ناموس استثمارگر و استعمارگر قرار دارد و
سر دیگرش، کوبایی فقیر ناموس پرست و صلح جو و طرفدار عدالت!

با خودم فکر می کنم
اگر چه کوبا پس از نیم قرنی که از انقلابش می گذرد،
دستاوردهای قابل توجه و تحسین برانگیزی در
حوزه های مختلف (به ویژه در بهداشت و آموزش همگانی)
داشته است، و همچون دیگر کشورهای بلوک شرق سابق،
مردم آن دیار از کار، غذا و مسکن برخوردارند،
ولی به نظر من، این همه
به محروم ماندن از نعمت آزادی نمی ارزیده است!
...

برچسب‌ها:


نظرات: ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]